(گفتگو با کاظم بکایی برگزیدهی مسابقهی «پوستر برای صلح» دفتر امور خلع سلاح سازمان ملل متحد)
کاظم بکایی، متولد ۱۳۴۹، طراح و گرافیست، فارغ التحصیل کارشناسی ارتباط تصویری می باشد. وی در اسدآباد همدان به دنیا آمد. دوران دبیرستان را در اسدآباد به پایان رسانده و با علاقهای که به هنر و نقاشی نشان میداد به آموزشهای پایه در نقاشی و خوشنویسی نیز مشغول بود. حمایت و تشویقهای برادر بزرگترش در این دوران باعث پیشرفت وی گردید، چنانکه مواد و ابزار لازم برای نقاشی و خوشنویسی را برادر برایش فراهم میکرد. از اساتید آن دوران به آقایان حیدری (استاد طراحی) و علی سجادی و جعفر سجادی (اساتید خوشنویسی) اشاره میکند.
از پوسترهای برگزیده و جوایز کاظم بکایی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
– فینالیست جشنوارهی پوستر فلیسیتی ایتالیا در سال ۲۰۱۰
– برگزیدهی اولین دورهی پوستر هیروز ایتالیا در سال ۲۰۱۲
– فینالیست پوستر، جشنوارهی شهر آدلاید استرالیا در سال ۲۰۱۶
– فینالست مسابقهی پوستر «لهستان از پنجرهی نگاه ایرانیان» سال ۱۳۹۴
– مقام سوم جشنوارهی پوستر «زندگی بدون دخانیات» در سال ۱۳۹۵
– تقدیر شده در مسابقهی «پوستر برای صلح» دفتر امور خلع سلاح سازمان ملل متحد در سال۲۰۱۶
کاظم بکایی از روزگار دور و نزدیک کودکیمیگوید. از زندگی در شهرستانی کوچک و علاقه به هنر و خاطرات جنگ و آژیرهای قرمز تا زمانی نزدیکتر و فعالیتهای حرفهای و هنری:
در زمان جنگ شهرستان اسدآباد مورد تهاجم جنگندههای عراقی قرار میگرفت. به جهت نزدیکی به استانهای غرب، شهر ما پناهگاه آوارگان جنگ ایران و عراق بود. حتی بودند کسانی که در کلاسهای مدرسه ما شرکت میکردند تا از تحصیل دور نشوند. ترس و دلهره همیشه با آنها بود. ما سعی میکردیم کمک کنیم تا درسهای عقبافتاده را جبران کنند و در ادامهی درس به مشکل کمتری برخورد کنند. صدای آژیر قرمز هنوز در گوشم است.
در مورد سوابق کاریاش میگوید:
چند شرکت تبلیغاتی را اداره کردم. در ابتدای کار در کرمانشاه و همدان به صفحهآرایی نشریات میپرداختم و روشهای قدیمی صفحهآرایی نشریات و لیتوگرافی را در آن مناطق تغییر دادم. بسیاری از اقلام تبلیغاتی شرکتها و کارخانههای صنعتی را طراحی و چاپ نمودم. بعد از استخدام در دولت فعالیت خصوصیام به شدت کم شد ولی طراحی پوستر برایم به عنوان دغدغه باقی ماند. چون پوستر را به عنوان وسیلهایی برای ارتباط بیشتر، و ارسال و به اشتراک گذاشتن تفکرم مهم میدانستم. در طول سالهای فعالیتم در چندین نمایشگاه پوسترهایم را به نمایش گذاشتم.
از علاقهاش به جریانهای ادبی و هنری و نمود آن در کارهایش پرسیدم. میگوید:
در هر جریان فکری، هنری یا ادبی نکات مثبتشان را میگیرم. چون همانطور که میدانید جریانات هنری تحت تأثیر تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی منطقهایی است و در هر دوره ممکن است جریانی هنرمند را به سوی خود جلب کرده و مسیر هنریاش را تغییر دهد. پوسترهای دوران طلایی مکتب لهستان و همچنین پوسترهای مینمال را بسیار دوست دارم و از آثار فوکودا لذت میبرم. در کارهایم سعی میکنم مفاهیم را در نهایت سادگی به بیننده انتقال دهم. از فضای مثبت و منفی و المانهای ساده که پیام اجتماعی و سیاسی را القا کنند با پسزمینهی یک دست در پوسترهایم استفاده میکنم.
در مورد مسابقهی «پوستر برای صلح»، دفتر امور خلع سلاح سازمان ملل متحد میگوید:
آبان ماه سال ۹۴ از طریق سایتها و کانالهای تلگرام متوجهی فراخوان شدم. پوستر با موضوع هفتادمین سالگرد نخستین قطعنامهی مجمع عمومی سازمان ملل متحد که آرمانش حذف سلاحهای هستهای و کشتار جمعی بود. دفتر امور خلع سلاح ملل متحد این مسابقه را با نام «پوستر برای صلح» برگزار میکرد. موضوع برایم جذاب بود. صلح و آرامش برای هر انسانی آرزو است. برای من صلح مثل زندگی است. آثار پوستری را از روی سایتها مرور کردم. آثار متعددی با موضوع صلح که هنرمندان جهان در دورههای مختلف خلق کردهاند. باید کار متفاوتی انجام میدادم. انرژی هستهایی جیزی بود که ما ایرانیها با آن خیلی آشنا هستیم. همهی دنیا به خاطر سابقهی استفاده از بمب هستهایی در شهرهای ناکازاکی و هیروشیما از تکرار واقعه وحشت دارند. از خودم سؤالهایی کردم. آیا سلاح ویرانگر هستهایی برای کشورها ضرورت است؟ آیا نباید فکری برای نابودی آنها کرد؟ چرا باز گاه و بی گاه خبر آزمایش موشکهای حامل سلاح هستهایی شنیده میشود؟ این همه هزینهی جنگ از کجا تأمین میشود؟ این همه هزینهی معنوی که برای موشکهای کشتار جمعی و سلاح هستهایی پرداخت میشود، با چه نتیجهای؟ آیا از نابودی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی عبرت نگرفتهایم؟ و سؤالهایی که برای هر انسان طرفدار صلح بیپاسخ مانده است. برای من و مخصوصاً همهی ایرانیها که جنگ را تجربه کردهایم صلح معنای دیگری دارد. از دید من هر سلاحی، کوچک و بزرگ، یا سلاح ویرانگر هستهایی و کشتار جمعی منفور است. زمان فراخوان مصادف بود با جنگ سوریه و دیدن تصاویر موشکباران شهرها و آواره شدن مردم بیدفاع (که در طول جنگ تحمیلی ایران و عراق هم برای مردم عزیز کشورم نیز اتفاق افتاده بود). انسانهای بیپناه در زیر چادر، زمستان سرد، برف و سرما، … مضمون پوستری که طراحی کردم این شد که «چرا تغییر نه»؟ ابرقدرتها باید هزینه و بودجهی ساخت سلاحهای کشتار جمعی را نه برای نابودی، که برای صلح و آرامش به کار ببرند. درنهایت سوال اصلیام این بود که من به عنوان یک ایرانی چگونه میتوانم به دنیا نشان بدهم «ایرانی دوست دارد دنیا در صلح باشد». برای این فراخوان دو پوستر طراحی و ارسال کردم. یکی به نام «تغییر برای صلح» و یکی هم به نام «صلح پیروز است». در اواخر اسفندماه نتایج فراخوان را روی سایت دیدم و پوسترم با نام «تغییر برای صلح» از ایران جز تقدیر شدههای سازمان ملل متحد بود. در بین بیش از ۴۰۰۰ پوستر از ۱۲۳ کشور، ۱۲ پوستر برگزیده شده بود. ۳ پوستر اول تا سوم و ۹ پوستر هم تقدیرشدگان بودند. با درخواست برگذارکنندگان لوگوی سازمان ملل متحد بر روی پوستر جانمایی شد و دوباره ارسال گردید. مقرر شد برنامهی نمایش ۱۲ پوستر برگزیده در مقر سازمان ملل متحد شهرهای نیویورک آمریکا، ژنو سوئیس، و وین اتریش برگزار شود. اولین رویداد با حضور آقای بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد، سفیران کشورهای منتخب (که آقای غلامحسین دهقانی از ایران شرکت کردند) و آقای مایکل داگلاس سفیر صلح سازمان ملل متحد در سوم ماه مه ۲۰۱۶ در مقر سازمان ملل متحد نیویورک برگذار شد. رویداد دوم با حضور آقای کیم وون سو معاون دبیر کل سازمان ملل متحد و دبیر مسابقه، سفیران کشورهای منتخب (آقای محسن نذیری اصل نیز از ایران شرکت داشتند) و آقای مایکل داگلاس سفیر صلح سازمان ملل متحد در یازدهم ماه مه ۲۰۱۶ در مقر سازمان ملل متحد ژنو برگذار شد، که من نیز بهعنوان مدعو در این رویداد شرکت کردم. در ژنو با آقای کیم وون سو، مایکل داگلاس و آقای نذیری ملاقات کردم. در نمایشگاه ژنو بسیاری از نمایندگان سیاسی و کارشناسان فعال در امر خلع سلاح از پوستر من تمجید کردند.
در مورد انعکاس خبری این کار در داخل ایران و هماهنگی و حمایتها میگوید:
دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد خبر «تقدیر سازمان ملل متحد از یک هنرمند ایرانی» را در سایت خود قرارداد و اکثر خبرگزاریها خبر را گزارش نمودند. فکر میکنم چند روزنامه هم خبر را چاپ کردند، اما متأسفانه تصویر پوستر که مهمترین قسمت خبر بود در هیچ یک از روزنامهها منتشر نشد. صداوسیما هم از نیویورک خبر برگذاری رویداد اول در نیویورک را برای پخش ارسال کرد. البته به واسطهی دوستی که با روزنامهی فناوری داشتم بعد از رویداد نیویورک خبر همراه با پوستر به چاپ رسید. بهجز یکی دو سایت هنری که خودم خبر را برایشان ارسال کردم، هیچ کدام از سایتهای تخصصی به این مقوله نپرداختند. حتی با اینکه خودم از کارکنان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری هستم، با پیگیری زیاد و پی در پی نهایتا خبر را بر روی خروجی سایتشان گذاشتند. در رویداد رونمایی از پوسترها که در مقر سازمان ملل در ژنو سوئیس برگذار شد با هزینهی شخصی شرکت کردم. از مسئولین کشورم انتظار داشتم. اما دریغ از یک جملهی تشکر آمیز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت امور خارجه که نمایندگان آنان به جهت برگزیده شدن یک ایرانی به رویدادها دعوت شدند و حتی سازمانی که در آن مشغول کار هستم. پوستر من پیامآور صلح ایران برای جهان است. به عنوان یک ایرانی و برای ایران، افتخار میکنم که پوسترم از طرف سازمان ملل متحد تقدیر شده است.