درازنای شب تنها آدم برفی چشم می دوزد به ستاره ها
ستاره ای رفت ستاره ای آمد
کویر و سراب در وهم میان من و تو
تو سکوت می شوی
من پرسش
تو سوال می شوی
من آرامش
و تو نیست می شوی آیا؟
رویاهای من آشفته ی تو اند
رویاها نه کابوس های من نگران تواند
لحظه ای که اوج می گیری می ترسانیم
صدای افتادن در گوشم می پیچد
فال بد ممنوع
قرعه ی بد تحریم
اوج بگیر
۱۳۸۸