غزل برای روبات
غزل برای روبات
پاتریک واتسون
خرد و روزها بلندتر میشوند
سبک تازه ای اژدها دنبالت افتادهاند
بر باریکهای نشستهای و دود
بالای سرت و بالای افکارت چرخ میزند
مراقب باش، باش و بیافت
تخته سنگی را روی زمین قل میدهی
بلند شو، شو
بلند شو، بلند شو
گاهی چیزها رها میکنند
حداقل فعلا تمام اشکها از مشکل گذشته
چرخ که میزنی به کلمات جدیدی که چرخ میزنند گوش نده
و هر چه که میسوزاندی، سوخته و تمام شده
ببین که گل، خار و باد
مثل راه، مثل راه باز میشوند
شو، بلند شو، شو
بلند شو
بلند شو
ترجمه: فرمهر امیردوست