بوی خوش جهنم (۲)
کلیسایی که در نزدیکی خانه ی مان بود همیشه محل رفت و آمد موجودات عجیب بود .انگار که یک درب آن دنیا کلیسای روستای ماست . همیشه صدای نجوا و دعا از آن به گوش میرسید و شب ها فرشتگانی که خسته از روز کاری نجات زمین بودند در قبرستان آن استراحت…