
در من به دنبال زنی بود شبیه عطر بهار نارنج
نمی دانست سال هاست خورده است جفت مادینه اش را،
جنس دوم!
***
Recover your password.
A password will be e-mailed to you.
در من به دنبال زنی بود شبیه عطر بهار نارنج
نمی دانست سال هاست خورده است جفت مادینه اش را،
جنس دوم!
***
میترسیدم از این که رویاهایم بر باد برود، یا شاید هم با باد برود.
مینویسم، میخوانم، به تصویر میکشم، میبینم، با همه ی حواسم همه چیز را حس می کنم و تمام هستی را از میان خود عبور میدهم. گاهی با شوخی، گاهی با لاقیدی، و گاهی با تمام حواس آدمی که کلمات برایش جادویی اند و نوشتن دغدغه.
من یک زنم. گاهی شبیه همهی زنهایی که فکر می کنید دور و برتان دیدهاید. گاهی خودم هم از حال خودم سر در نمیآورم. از تمام مرزها و فاصلهها، مالکیتها و جنسیت زدگیها، فضولیها و دروغها فراری ام. گاهی از خودم هم فراری ام. اما نوشتن برای من ارتعاش هستی است که به کلمه میآید، از چند پارگی، زوال و مرگ رها میشود. به مرگ میرسم و دوباره به دنیا میآیم.
مطلب قبل
مطلب بعد
Recover your password.
A password will be e-mailed to you.